ره نیکمردان آزاده گیر
چو استاده ای دست افتاده گیر

جوانمرد اگر راست خواهی ولی‌ست
کرم پیشه‌ی شاه مردان علی‌ست

اشعار سعدی شیرازیسعدی » بوستان » باب دوم در احسان (بخش ۷)

بزارید وقتی زنی پیش شوی
که دیگر مخر نان ز بقال کوی

به بازار گندم فروشان گرای
که این جو فروشیست گندم نمای

نه از مشتری کز زحام مگس
به یک هفته رویش ندیده‌ست کس

به دلداری آن مرد صاحب نیاز
به زن گفت کای روشنایی، بساز

به امید ما کلبه اینجا گرفت
نه مردی بود نفع از او وا گرفت

ره نیکمردان آزاده گیر
چو استاده ای دست افتاده گیر

ببخشای کآنان که مرد حقند
خریدار دکان بی رونقند

جوانمرد اگر راست خواهی ولی‌ست
کرم پیشه‌ی شاه مردان علی‌ست

کرم پیشه‌ى شاه مردان على‌ست

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=3577

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند