امشب ز پشت ابرها بیرون نیامده ماه

اشعار محمد علی بهمنیمحمدعلی بهمنی » دفتر شعر غزل

از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب
شاید تو می خواهی مرا در کوچه‌ها امشب

پشت ستون سایه ها روی درخت شب
می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب

می دانم اری نیستی اما نمی دانم
بیهوده می گردم بدنبالت ‚ چرا امشب ؟

هر شب تو را بی جستجو می یافتم اما
نگذاشت بی خوابی بدست آرم تو را امشب

ها … سایه ای دیدم شبیه‌ت نیست اما حیف
ایکاش می دیدم به چشمانم خطا امشب

هر شب صدای پای تو می آمد از هر چیز
حتی ز برگی هم نمی اید صدا امشب

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامده ماه
بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب

گشتم تمام کوچه ها را ‚ یک نفس هم نیست
شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب

طاقت نمی آرم ‚ تو که می دانی از دیشب
باید چه رنجی برده باشم ‚ بی تو ‚ تا امشب

ای ماجرای شعر و شبهای جنون من
آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

محمدعلی بهمنی:امشب ز پشت ابرها بیرون نیامده ماه

صفحه اینستاگرام حرف محبت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=3692

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند