“ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم
وز یار شکایت سوی اغیار نبردیم”
امیر هوشنگ ابتهاج ، گزیده اشعار
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم
وز یار شکایت سوی اغیار نبردیم
معلوم نشد صدق دل و سر محبت
تا این سر سودازده بر دار نبردیم
ما را چه غم سود و زیان است که هرگز
سودای تو را برسر بازار نبردیم
با حسن فروشان بهل این گرمی بازار
ما یوسف خود را به خریدار نبردیم
ای دوست که آن صبح دل افروز خوشت باد
یاد آر که ما جان ز شب تار نبردیم
سرسبزی آن خرمن گل باد اگر چند
از باغ تو جز سرزنش خار نبردیم
بی رنگی ام از چشم تو انداخت اگر نه
کی خون دلی بود که در کار نبردیم
تا روشنی چشم و دل سایه از آن روست
از آینه ای منت دیدار نبردیم
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم
وز یار شکایت سوی اغیار نبردیم
قطعه غزل فوق از “ه الف سایه” را وحید تاج در کنسرتی با عنوان خانه غریب در تیرماه ۱۳۹۱ اجراء کرده است. میتوانید اجرای وحید تاج را به صورت صوتی و تصویری از حرفمحبت ببینید و بشنوید و یا دریافت کنید.
سلام اقا محسن شعر من چه گویم که غریب است دلم در وطنم رو هم بزارید همینجوری که اهنگ دارد و تصویری