غزل شماره ۸ – از مجموعه غزلیات میرزا جلوه گیلانی (دکتر فربود شکوهی) که توسط سرکار خانم نرگس اصفهانی در سازمان رادیوی صدا و سیما اجراء شده است. غزلیات میرزا جلوه گیلانی در مجموع ۱۱۴ غزل است که به مرور تمامی این آثار به صورت صوتی و تصویری همراه با متن در حرف‌محبت به صورت اختصاصی بارگذاری می‌شود.

ویدیو غزل ۸ – همه هست آرزویم که بگویم آشنا را

ویدئو در حال بارگزاری می‌باشد . . .

فایل صوتی غزل “همه هست آرزویم که بگویم آشنا راا” با گویندگی نرگس اصفهانی

متن غزل “همه هست آرزویم که بگویم آشنا را” (فربود شکوهی)

اشعار فربود شکوهی - میرزا جلوه گیلانیمیرزا جلوه گیلانی (دکتر شکوهی) » غزلیات (غزل ۸)

همه هست آرزُویم که بگُویم آشنا را:
«چه رها کُنی؟ به‌شُوخی، سرِ زلفِ دل‌رُبا را»

تو چُنان لطیف-و-خُوبی، چو به بزم ما در-آیی
رخ هم‌چُو آفتابت، بِکُشَد چراغ‌ها را

همه‌-شب نِهاده‌ام من، سرِ خود بر آستانَت
ز وجُود خود بخوانم به «‌خُدا-خُدا»، خُدا را

به رَهَت نشسته بُودم که نظر کُنی به حالم
-چو شنیده‌ام که سلطان، نظری کُنَد گدا را-

نَخَورم ز هیچ دامی دو-سه دانه‌ی ریایی
-که ندیده‌ام ز واعظ، همه-‌نُورِ پارسا را-

به هوایِ زلفِ مُشکین، بِرَوم اگر چه دانم
که به گَردِ وَی نشاید که رَسَد غزالْ‌پا را

ز غمت هر آن چه دیدم، بِرَسم اگر به کُویت
بِرَهان ز مَی زمانی، ز غمِ زمانَه ما را

تو صبُور باش و شادان، ز قضایِ وَی مَگَردان
سرِ خود ز آستانش -که خدا دهد رضا را-

چه خَوش‌ست حالِ جلوه که جَفایِ کَس نبیند
اگر هم ببیند، امّا بِکُنَد وفا شما را

شعر همه هست آرزویم که بگویم آشنا را فربود شکوهی

دریافت ویدیو غزل شماره ۸

دریافت با کیفیت ۱۰۸۰حجم ۸ مگابایت

لینک کوتاه
https://www.nabavi.co /?p=39928

بدون دیدگاه

پاسخ دهید

فیلدهای مورد نیاز با * علامت گذاری شده اند