تفسیر صوتی سوره قمر (به صورت کامل و آیه به آیه) توسط استاد دکتر محمدعلی انصاری که بر ۷ بخش صوتی تقسیم شده است. همچنین به همراه تلاوت سوره قمر با صدای استاد مشاری العفاسی و ترجمه گویای فارسی با صدای خانم بدینلو به صورت صوتی در ادامهی گفتاورد درج گردیده است. شایان ذکر است متن عربی سوره قمر، ترجمه فارسی (استاد فولادوند سوره قمر)، فضایل و برکات سوره قمر، داستانها و روایات تاریخی سوره قمر و هرآنچه درباره سوره قمر است نیز برای شما کاربران محترم حرفمحبت به صورت یکجا در این مطلب آورده شده است.
فهرست گفتاورد
تفسیر صوتی سوره قمر استاد انصاری
تلاوت سوره قمر با صدای مشاری العفاسی
ترجمه گویای فارسی سوره قمر خانم بدینلو
درباره سوره مبارکه قمر
سوره قَمَر پنجاه و چهارمین سوره قرآن کریم و از سورههای مکی است که در جزء ۲۷ جای دارد.
این سوره را قمر مینامند چون به معجزه شق القمر پیامبر اسلام(ص) اشاره میکند.
آیات این سوره بیشتر مربوط به انذار و تهدید است و از اقوام پیشین و بدحالیشان در روز قیامت هنگام بیرون شدن از قبرها و حضورشان براى حساب قیامت، به جهت پندگیری از آنها یاد میکند. اقوامی که نامشان در این سوره آمده، قوم عاد، قوم ثمود، قوم لوط و قوم فرعون است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ «۱» وَإِنْ یَرَوْا آیَهً یُعْرِضُوا وَیَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ «۲» وَکَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ۚ وَکُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ «۳» وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ «۴» حِکْمَهٌ بَالِغَهٌ ۖ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ «۵» فَتَوَلَّ عَنْهُمْ ۘ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَىٰ شَیْءٍ نُکُرٍ «۶» خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ «۷» مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ ۖ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَٰذَا یَوْمٌ عَسِرٌ «۸» کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ «۹» فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ «۱۰» فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ «۱۱» وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَىٰ أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ «۱۲» وَحَمَلْنَاهُ عَلَىٰ ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ «۱۳» تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ «۱۴» وَلَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَهً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۱۵» فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ «۱۶» وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۱۷» کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ «۱۸» إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ «۱۹» تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ «۲۰» فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ «۲۱» وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۲۲» کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ «۲۳» فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ «۲۴» أَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ «۲۵» سَیَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ «۲۶» إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَهِ فِتْنَهً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ «۲۷» وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَهٌ بَیْنَهُمْ ۖ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ «۲۸» فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَىٰ فَعَقَرَ «۲۹» فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَنُذُرِ «۳۰» إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَهً وَاحِدَهً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ «۳۱» وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۳۲» کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ «۳۳» إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ ۖ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ «۳۴» نِعْمَهً مِنْ عِنْدِنَا ۚ کَذَٰلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ «۳۵» وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ «۳۶» وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ «۳۷» وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَهً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ «۳۸» فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ «۳۹» وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۴۰» وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ «۴۱» کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ «۴۲» أَکُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولَٰئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَهٌ فِی الزُّبُرِ «۴۳» أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ «۴۴» سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ «۴۵» بَلِ السَّاعَهُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَهُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ «۴۶» إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ «۴۷» یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ «۴۸» إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ «۴۹» وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ «۵۰» وَلَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ «۵۱» وَکُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ «۵۲» وَکُلُّ صَغِیرٍ وَکَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ «۵۳» إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ «۵۴» فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ «۵۵»
به نام خداوند رحمتگر مهربان
به نام خداوند رحمتگر مهربان، نزدیک شد قیامت و از هم شکافت ماه «۱» و هر گاه نشانه ای ببینند روی بگردانند و گویند سحری دایم است «۲» و به تکذیب دست زدند و هوسهای خویش را دنبال کردند و [لی] هر کاری را [آخر] قراری است «۳» و قطعاً از اخبار آنچه در آن مایه انزجار [از کفر] است به ایشان رسید «۴» حکمت بالغه [حق این بود] ولی هشدارها سود نکرد «۵» پس از آنان روی برتاب روزی که داعی [حق] به سوی امری دهشتناک دعوت میکند «۶» در حالی که دیدگان خود را فروهشته اند چون ملخهای پراکنده از گورها[ی خود] برمی آیند «۷» به سرعت سوی آن دعوتگر میشتابند کافران میگویند امروز [چه] روز دشواری است «۸» پیش از آنان قوم نوح [نیز] به تکذیب پرداختند و بنده ما را دروغزن خواندند و گفتند دیوانه ای است و [بسی] آزار کشید «۹» تا پروردگارش را خواند که من مغلوب شدم به داد من برس «۱۰» پس درهای آسمان را به آبی ریزان گشودیم «۱۱» و از زمین چشمهها جوشانیدیم تا آب [زمین و آسمان] برای امری که مقدر شده بود به هم پیوستند «۱۲» و او را بر [کشتی] تخته دار و میخ آجین سوار کردیم «۱۳» [کشتی] زیر نظر ما روان بود [این] پاداش کسی بود که مورد انکار واقع شده بود «۱۴» و به راستی آن [سفینه] را بر جای نهادیم [تا] عبرتی [باشد] پس آیا پندگیرنده ای هست «۱۵» پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ی من] «۱۶» و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کردهایم پس آیا پندگیرنده ای هست «۱۷» عادیان به تکذیب پرداختند پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ی من] «۱۸» إِما بر [سر] آنان در روز شومی بهطور مداوم تندبادی توفنده فرستادیم «۱۹» [که] مردم را از جا میکند گویی تنههای نخلی بودند که ریشه کن شده بودند «۲۰» پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ی من] «۲۱» و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کردهایم پس آیا پندگیرنده ای هست «۲۲» قوم ثمود هشداردهندگان را تکذیب کردند «۲۳» و گفتند آیا تنها بشری از خودمان را پیروی کنیم در این صورت ما واقعاً در گمراهی و جنون خواهیم بود «۲۴» آیا از میان ما [وحی] بر او القا شدهاست [نه] بلکه او دروغگویی گستاخ است «۲۵» به زودی فردا بدانند دروغگوی گستاخ کیست «۲۶» ما برای آزمایش آنان [آن] ماده شتر را فرستادیم و [به صالح گفتیم]مراقب آنان باش و شکیبایی کن «۲۷» و به آنان خبر ده که آب میانشان بخش شدهاست هر کدام را آب به نوبت خواهد بود «۲۸» پس رفیقشان را صدا کردند و [او] شمشیر کشید و [شتر را] پی کرد «۲۹» پس چگونه بود عذاب من و هشدارها[ی من] «۳۰» ما بر [سر]شان یک فریاد [مرگبار] فرستادیم و چون گیاه خشکیده [کومهها] ریزریز شدند «۳۱» و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کردیم پس آیا پندگیرنده ای هست «۳۲» قوم لوط هشداردهندگان را تکذیب کردند «۳۳» ما بر [سر] آنان سنگبارانی [انفجاری] فروفرستادیم [و] فقط خانواده لوط بودند که سحرگاهشان رهانیدیم «۳۴» [و این] رحمتی از جانب ما بود هر که سپاس دارد بدینسان [او را] پاداش میدهیم «۳۵» و [لوط] آنها را از عذاب ما سخت بیم داده بود و[لی] در تهدیدها[ی ما] به جدال برخاستند «۳۶» و از مهمان[های] او کام دل خواستند پس فروغ دیدگانشان را ستردیم و [گفتیم] [مزه] عذاب و هشدارهای مرا بچشید «۳۷» و به راستی که سپیده دم عذابی پیگیر به سر وقت آنان آمد «۳۸» پس عذاب و هشدارهای مرا بچشید «۳۹» و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کردیم پس آیا پندگیرنده ای هست «۴۰» و در حقیقت هشداردهندگان به جانب فرعونیان آمدند «۴۱» [اما آنها] همه معجزات ما را تکذیب کردند تا چون زبردستی زورمند [گریبان] آنان را گرفتیم «۴۲» آیا کافران شما از اینان [که برشمردیم] برترند یا شما را در نوشته ها[ی آسمانی] خط امانی است «۴۳» یا میگویند ما همگی انتقامگیرنده [و یار و یاور همدیگر]یم «۴۴» زودا که این جمع در هم شکسته شود و پشت کنند «۴۵» بلکه موعدشان قیامت است و قیامت [بسی] سختتر و تلختر است «۴۶» قطعا بزهکاران در گمراهی و جنونن «۴۷» روزی که در آتش به رو کشیده میشوند [و به آنان گفته میشود] لهیب آتش را بچشید [و احساس کنید] «۴۸» ماییم که هر چیزی را به اندازه آفریدهایم «۴۹» و فرمان ما جز یک بار نیست [آن هم] چون چشم به هم زدنی «۵۰» و هم مسلکان شما را سخت به هلاکت رساندیم پس آیا پندگیرنده ای هست «۵۱» و هر چه کردهاند در کتابها[ی اعمالشان درج] است «۵۲» و هر خرد و بزرگی [در آن] نوشته شده «۵۳» در حقیقت مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها «۵۴» در قرارگاه صدق نزد پادشاهی توانایند «۵۵»
آیات مشهور سوره قمر
- إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (آیه ۴۹)
ترجمه: ماییم که هر چیزى را به اندازه آفریدهایم.
معنای قَدَر در آیه
به باور نویسنده تفسیر المیزان معناى آیه این است که: ما هر چیزى را با مصاحبت قَدَر یعنی توأم با اندازهگیرى خلق کردیم. و قَدَر هر چیز عبارت است از مقدار و حدّ و هندسهاى که از آن تجاوز نمىکند، نه از جهت زیادى و نه از جهت کمى، و نه از هیچ جهت دیگر، همان گونه که در آیه ۲۱ سوره حجر فرمود: («وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ »و هیچ چیز نیست مگر آنکه گنجینههاى آن نزد ماست، و ما آن را جز به اندازهاى معین فرو نمىفرستیم. ) پس براى هر چیزى در خلقتش حدّى است محدود، که از آن تجاوز نمىکند، و در هستیاش صراطى است کشیده شده که از آن تخطّى نمىکند، و تنها در آن راه سلوک مىنماید.(و تحت ضوابط حاکم بر خلقتش حرکت می کند وبه مسیر خلقتش ادامه می دهد.)
پاسخ به یک شبهه
علامه همچنین معتقد است که این آیه در مقام تعلیل عذابِ مجرمین در قیامت است که دو آیه قبل از آن سخن مىگفت گه اگر پرسیده شود چرا کیفر مجرمان در قیامت، ضلالت و سعیر و چشیدن مسِّ سَقَر، شد؟ آیه پاسخ داده براى اینکه ما هر چیزى را به قدر خلق کردهایم، و یکى از قَدَرها که در انسان معین شده این است که خداوند او را نوعی خلق کرده که با ازدواج و تناسل، افرادش زیاد شود، و نیز مجبور باشد در زندگى دنیاییاش اجتماعى زندگى کند، و از زندگى دنیاى ناپایدارش براى آخرت پایدارش زاد و توشه جمع کند، و نیز یکى دیگر از قدرها این است که در هر عصرى رسولى به سوى ایشان بفرستد، و به سوى سعادت دنیا و آخرت دعوتشان کند، هر کس دعوت آن رسول را بپذیرد رستگار گردد و سعادتمند شود، و داخل بهشت و در جوار پروردگارش قرار گیرد، و هر کس آن را رد کند و مرتکب جرم شود در ضلالت و آتش قرار گیرد.
تفاوت افعال خداوند با کار های ما
یاد آوری این نکته هم ضروری است که افعال و کارهای ما تابع قواعدى کلى و ضوابطى عمومى است، که از وجود خارجى انتزاع مىشود، و اما افعال خداى تعالى اینطور نیست، بلکه فعل او عین وجود عینى خارجى است و علتی جز اراده و مشیت او ندارد و اصول و ضوابط کلى عقلى از فعل او گرفته مىشود، و بعد از فعل او است حاصل سخن این است که بعد از آنکه خدا عالمى آفرید، و نظامى در آن جارى ساخت، ما از آن نظام قوانینى کلى اتخاذ مىکنیم، پس قوانین ما بعد از فعل خدا و محکوم به حکم خدا است، نه اینکه آن ضوابط و قوانین حاکم بر فعل خدا، و جلوتر از آن باشد، و آیاتی مانند: (لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ)،(إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یَشاءُ)و (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ) بیانگر و موید این ادعا است.
- وَلَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (آیه ۱۷)
ترجمه: قطعاً قرآن را براى پندآموزى آسان کردهایم؛ پس آیا پندگیرندهاى هست؟
عین آیه ۱۷ در آیات ۲۲و ۳۲ و ۴۰ سوره قمر تکرار شده است. در تفسیر این آیه آمده است منظور از آسان کردن قرآن این است که خداوند به گونهای آن را بیان کرده که فهم مطالب برای عام و خاص مردم آسان است و هر یک به اندازه فهم خود چیزی از آن میفهمد. در واقع انذارها و بشارتهایش صریح و گویا، داستانهایش واقعی و پرمحتوا، دلیلهایش قوی و محکم و منطقش متین است و آنچه برای تأثیرگذاشتن نیاز است در سخن قرآن جمع است. تفسیر نور آسانی قرآن را از جهت تلاوت الفاظِ آسان و زیبا و داستانها و امثال فراوان و انطباق با فطرت بشری دانسته است.
- إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ* فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُّقْتَدِرٍ (آیه ۵۴-۵۵)
ترجمه: در حقیقت، مردم پرهیزگار در میان باغها و نهرها، (۵۴) در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانایند.
این آیات که از بخششهای مادی بهشتیان (باغهای وسیع و نهرهای جاری) و از نعمات معنوی آن (حضور در پیشگاه قرب ملیک مقتدر) سخن میگوید، در حال بشارتدادن به اهل تقواست که دو ویژگی را در خود دارد: نخست اینکه، بهشت جایگاه صدق است و هیچگونه باطل و بیهودگی در آن راه ندارد و تمام وعدههای خداوند در آنجا عینیت پیدا میکند. و دیگر اینکه: در آنجا نهایت قرب و نزدیکی معنوی و نه جسمانی به خدا وجود دارد. ممکن است منظور از مقعدصدق در آیه راستی این خبر و بشارت و وعده ای باشد که به پرهیزگاران داده شده است. چنان چه عذاب وعده داده شده به مجرمان تخلف ناپذیر است.
داستانها و روایات تاریخی سوره قمر
- رسالت نوح، تکذیب قوم، نفرین نوح، نزول طوفان، نجات نوح و یارانش (آیههای ۹-۱۵).
- نپذیرفتن قوم عاد دعوت پیامبر را، نزول تندباد سهمگین و عذاب آنان (آیههای ۱۸-۲۰).
- قوم ثمود و رد کردن دعوت پیامبران، معجزه ناقه و دستور به تقسیم آب، پی کردن شتر، نزول عذاب بر آنان (آیههای ۲۳-۳۱).
- نافرمانی قوم لوط از دعوت پیامبر، نزول توفان سنگ بر آنان و نجات آل لوط، انذار لوط پیش از عذاب، درخواست قوم برای کامجویی از مهمانان لوط و نزول عذاب (آیههای ۳۳-۳۹).
- فرستادن پیامبران به سوی آل فرعون، تکذیب آیات الهی از سوی آنان و نزول عذاب بر آنان (آیههای ۴۱- ۴۲).
فضیلت و خواص سوره قمر
در کتاب مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است کسى که سوره قمر را یک روز در میان قرائت کند، در حالی وارد قیامت میشود که صورتش مانند شب چهارده میدرخشد و هر کس آن را هر شب قرائت کند بهتر است و در قیامت در حالی میآید که چهرهاش از سفیدی میدرخشد. همچنین ابن عباس از پیامبر(ص) نقل میکند: قاری سوره قمر در کتاب آسمانی تورات سپیدرو نامیده شده و در روزی که چهرهها سپید یا سیاه میشود، چهره قاری آن سپید و نورانی است. از امام صادق(ع) نیز روایت شده است هر کس سوره قمر را قرائت کند، خداوند او را در حالی از قبرش خارج میکند که بر مَرکَبی از مرکبهای بهشتی سوار شده است.
در تفسیر برهان برای قرائت این سوره خواصی چون محبوب شدن و آبرومند شدن نزد مردم و آسان شدن کارهای سخت ذکر شده است.
تفسیر صوتی سوره قمر
تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر تفسیر صوتی سوره قمر
بدون دیدگاه