“آن ماه نهان دیدم و آن ماه، نهان رفت
این جان گرانمایه ز تن، سخت گران رفت”
دکتر فربود شکوهی (میرزا جلوه گیلانی) ، گزیده اشعار
شعر ماه نهان
آن ماهِ نِهان دیدم و آن ماه، نِهان رَفت
این جانِ گَرانمایه ز تَن، سَخت گَران رَفت
آن شُوخِ پَریچِهره که آمد بَرِ ما دُوش
یَک-باره پَریوَش شُد و از دیده، نِهان رَفت
بالایِ خَدَنگَم چو کَمان، خَم شُد، ز آن رُوی
چون تیر بِشُد دِلبَر و از نافِ کَمان رَفت
از بَزمِ طَرَب، بادَهگُساران چو بِرَفتند
او نیز چو ساقی شُد و از بَزم، چَمان رَفت
ما را نَتُوان کَرد جُدا زان مَهِ بی-مِهر
زان گُوش به رَه دارد و چَشمَش نِگران رَفت
تا نرگسِ مَستَش بِکُنَد مَست، مَرا مَست
از پرده برُون آمد و از دیده، رَوان رَفت
ایمان ز چه پُرسی؟ که دلم داد گواهی:
«دِلبَر به میان آمد و زاهد ز میان رَفت»
بار-و-بُنه بَر-بَند که هر کس تو ببینی
آخِر، سر-و-کارش همه در سُود-و-زیان رَفت
ای بلبلِ شُوریده! دَمی هَمدَم ما باش
همراه شُو ای جلوه! که تنها نَتُوان رَفت
غزل فوق از جلوه را بانو تینا میرکریمی (گوینده رادیو ملی) اجرا کرده است، میتوانید این غزل زیبا را با صدای سرکارخانم میرکریمی بشنوید و یا با پیوند مستقیم از حرفمحبت دریافت کنید.
بدون دیدگاه